در آستانه 3 سالگی
دخنرک شیرین من! باورم نمیشه که فقط 3 روز تا 3 سالگی تو باقی مونده. مادرکم! عسلکم! جگرگوشه ام! وجود نازنینت از هر گزندی دور! رویاهای زندگیت لبریز و بیشمار! و شادی وجودت پایدار! دوست ندارم تو وبلاگت از سختیها یا مریضیهات بنویسم که شیرینی بودنت هر چیزی رو لذتبخش می کنه . ولی 10 روزی هست که دوباره مریضی و در حال خوردن آنتی بیوتیک و همچنین بی اشتهایی مفرط و همین مساله ، خوشی بهبود اشتهات رو تو 2 هفته اول مهدرفتن حسابی ضایع کرد پروژه مهد همچنان باقیه و واسه من و تو از تمام پروژه های قبلی - گرفتن از شیر و پوشک - طولانی تر شده . نمی دونم چرا اینکه آیا بخاطر مریضی هست یا علت دیگه داره مهدت رو دوست نداری و دیگه نمی ری . منهم وقتی اینقدر امتناع...
نویسنده :
مامان هدا
21:48